آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

❀ღآویناღ❀

تولد هفت ماهگی ملوسک

ملوسکم ماهه شد. خدایا شکر. یه جشن تولد کوچیک سه نفره در رستوران بوفالو داشتیم ولی دخترم از اول تا آخرش خواب بود. به ما خوش گذشت امیدوارم دخملم هم خوابهای خوش دیده باشه.بوسسسسسسسسسسسسسس ...
26 فروردين 1391

تولد نیم سالگی گلم

ما 23 اسفند به دیارمون رفتیم و فرداش پدرم یه جشن تولد کوچیک برای دخملم گرفت. جای همتون خالی، خیلی خوش گذشت. مهمونای دخملم، خانواده خاله مریم و مرضیه و خانواده دایی حسن و دایی حسین و عزیز و بابابزرگه (گرچه خودشم مهمونه). دختر ماهم، نیم ساله شدی. نمیدونی چقدر خوشحالم، خیلی خیلی دوستت دارم، عاشقتم. تولدت مبارک. فدات شم عزیزم مهربونم مامانم صبح روز 24 ام، آوینا جونم تونست به تنهایی و بدون پشت زدن بشینه. حسابی غافلگیر شدم چون برای نشستن زیاد تمرینش نداده بودم فکر نمیکردم به این زودیا بشینه حداقل تا 15 روز دیگه اولین باری که آوینا نشست راستی انتظار هم به پایان رسید ماهم از این ماه میتونه غذا بخوره دکترش گفت سوپ ساده ش...
21 فروردين 1391

اولین بهار آوینا

دخمل نازنازی من عیدت مبارک آرزویم این است نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد . . . نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز . . . و به اندازه هر روز تو عاشق باشی عاشق آنکه تو را می خواهد . . . و به لبخند تو از خویش رها می گردد . . . و تو را دوست بدارد به همان اندازه که دلت می خواهد لحظه تحویل سال ما طبس بودیم. این هفت سین باغ گلشن طبسه اینهم پلیکان این باغه، اومده با دخملم عکس یادگاری بگیره روز سیزده بدر هم بما خیلی خوش گذشت تا روز قبلش هوا بارونی بود ولی سیزده هواش فوق العاده بود ما چندین جای باصفا رفتیم آخرش هم رفتیم خونه عمه ام که باغ باصفا و دنجی دارن و کلی آلوچه و لواشک و آلبالو خشکه و ....
21 فروردين 1391

دست زدن آوینا

اولین حرکتی که در سال جدید دخملم یاد گرفت دست زدن بود روز پنجم عید به همت خاله ها و عزیزش یادگرفت. کلی هم ذوق میکنه وقتی دست میزنه الهی فداتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت اینم یه عکس بامزه از دخمل خوردنی من. داره با داییش رانندگی میکنه ...
21 فروردين 1391
1